نقاشی خط از زیان استاد صداقت جباری

تعریف نقاشی خط از زیان استاد صداقت جباری اینگونه است : 

نقاشی خط در واقع شاخه تقریبی جدیدی از خوشنویسی با قرائت امروزی از خوشنویسی است . به لحاظ این که عرصه های مختلفی از خوشنویسی ، نقاشی و گرافیک را تحت الشعاع قرار می دهد. من سال ها خوشنویسی سنتی کار کردم و این اواخر به نقاشیخط پرداختم و هرکسی بنا بر رویکرد اولیه اش برخورد نقاشانه ، خوشنویسانه یا گرافیکی با نقاشیخط دارد.

 

 

من در نقاشیخط بیشتر برخورد خوشنویسانه دارم. بیشتر هم به خط نستعلیق می پردازم. تابلوهای نقاشیخط الزاما وامدار ادبیات نیستند. می توانند فقط با استفاده از فرم حروف و فضای رنگی حالت ایجاد کنند ، ولی جون ما ادبیات غنی ای داریم که به سادگی نمی توان از آن گذشت و چون از قدبم الایام خط هم در خدمت همین انتقال پبام و ادبیات بوده است من نیز در کارهایم از ادبیات استفاده می کنم.

 

تعربف نقاشیخط از زبان استاد جواد بختیاری

جواد بختباری هنرمند پبشکسوت و استاد خوشنویس ایرانی در مورد نقاشیخط و تعریف نقاشی خط می گوید ، با تغییر در ابزار سنتی مثل قبم نی خوشنویسی ، کاغذ تحریر و مرکب خطاطی و تبدیل شدن آنها به قبم مو ، بوم نقاشی ، رنگ روغن ، رنگ گواش ، رنگ اکریلیک و حتی لعاب کاری شاهد پیدایش هنر نقاشیخط هستیم که سابقه آن هم بسیار دیرینه است.

 

 

در این آثار باید نوشتار وجه غالب باشد ، در حال حاضر برخی از کارهای اجرا شده و ارایه شده در فضای هنری کشور به جای اینکه نقاشیخط باشند بیشتر بار گرافیکی دارند و فقط در آنها نشانی و حرکاتی از خط یا نشانی از حرکات قلم نی یا وجود کاغذ دیده می شود. 

این استاد خوشنویسی در ادامه می گوید : می توان جریان های نقاشیخط معاصر ایران را به سه دسته تقسیم کرد :

دسته ای از هنرمندان نقاشیخط با در نظر داشتن اصول زیبا شناسی خوشنویسی مقید به رعایت اصول و قواعد سنتی خط نستعلیق ؟، شکسته ثلث یا نسخ هستند و با بهره گیری از رنگی نویسی ، کمپوزیسیون و اجرا روی بوم یا بافت عای مختلف به تولید آثار نقاشیخط می پردازند که استاد جلیل رسولی از این دست هنرمندان می باشد.

تعریف نقاشیخط از زبان استاد علی شیرازی

 

کرم علی شیرازی استاد مسلم نقاشیخط معاصر ایران در مورد تعریف نقاشی خط می گوید:

نقاشیخط اسمی است که در آن مناقشات زیادی وجود دارد، اسم های بیسار زیادی روی این هنر جدید  گذاشته اند، نقاشی خط ، خط نقاشی ، خط نگاره ، نگارینه و .... که البته خیلی هم اهمیت ندارد.

 

 

دست کم این موضوع از دید من خیلی اهمیت ندارد. چون وقتی می گوییم نقاشیخط مخاطب میداند ما دقیقا در مورد چه چیزی صحبت می کنیم. درباره ابن که نقاشیخط چیست هم تعربف جامع و کاملی وجود ندارد که باز این هم به نطر من خیلی مهم نیست ، چون چیزی است که سیال است و دایم در حال تغییر است ، لرای همین نمی شود به صورت واضحی تعریف اش کرد. به محض اینکه بهواهیم تعریف اش کنیم یک پله به جلو می پرد ، به همین علت من دنبال تعریف اش نیستم. 

ولی عنصر خط حتما در نقاشی خط هست و حتی به قدری تغییر یافته یاشد که با نگاه اول قابل بازشناسی نباشدبا طوری باشد که کار خطاطانه باشد.

نسل الان با چند نگاه و حرف وارد هنر نقاشیخط شده اند ، بعضب از هنرمندان خوشنویس هستند و بنابر این ممکن است که کارشان به خوشنویسی بیشتر تمایل داشته باشد ، بعضی دیگر آثاری هستند که هنرمند اصلا گرافیست بوده و به همین علت عنصر گرافبک در کار است ، ممکن است پدید آورنده اثر هنری نقاش بوده باشد و عناصر نقاشی و رنگ در کار بیشتر خودنمایی کنند .

بنابراین می بینید که نمیتوان برای این هنر محدوده های خیلی معینی قائل شد و تعریف دقیقی ار آن ارائه کرد.